مترجم: فریبا نوید
منبع:راسخون
 

مدل سه عاملی درک سلامت، بیماری و مراقبت های بهداشتی به طور قابل توجهی در برنامه های کاربردی بیماران با مشکلات متفاوت، اعم از اعتیاد به استرس و بیماری های روانی مورد استفاده قرار می گرفتند. این مقاله راجع به مدل کاربردهای بالینی مدل بیوسایکوسوشیال یا مدل زیستی، روانی و اجتماعی توضیحات بیشتری را ارائه می دهد.
موریس گودمن، مرد مرد اعجاب انگیز می گفت، تنها چیزی که باید در بیمارستان با آن سر و کار داشته باشم، ذهن من بود و هنگامی که شما ذهن خود را به کار می گیرید، می توانید همه چیز را دوباره مثل اول کنار هم دیگر قرار دهید. موریس گودمن یک مثال الهام بخش است از این که چگونه عوامل اجتماعی و روانی نقش عمده ای در بهبود ایفا می کنند. اگر فردی دستخوش یک سانحه هوایی گردد، پزشکان پیشگویی کرده اند که برای تمام عمرش یک زندگی نباتی خواهد داشت. با این حال، موریس گودمن به آن ها اثبات کرده است که آن ها اشتباه کرده اند، به درستی که نام مرد اعجاب انگیز را کسب کرده است.
در اواخر سال 1970 جورج انگل، روانپزشک آمریکایی، مدل بیوسایکوسوشیال یا به اختصار مدل BPS را مطرح کرد که با باورهای روش بیولوژیکی در تضاد بود، به این معنا که عوامل بیولوژیکی به تنهایی نمی توانند هم مسئولیت سلامتی و هم بیماری را به عهده داشته باشند. این مدل، معمولاً به عنوان ارتباط ذهن و بدن شناخته شده است، این مدل سه عاملی که از عوامل اجتماعی و روانشناسی حمایت می کند، نقش قابل توجه و مهمی را در سلامتی ایفا می-کند، در ظاهر ساختن بیماری و همچنین بهبودی آن. اگرچه این مدل، در ابتدا واقعاً مورد پشتیبانی قرار نگرفت، ولی در بیمارستان ها به یک روش بسیار محبوب برای مراقبت های بهداشتی تبدیل شد، و پایه و اساس محکمی را برای مدد کاران اجتماعی فراهم کرد تا مسائلی مانند اعتیاد و سوء مصرف مواد را درک کنند.
مدل بیوسایکوسوشیال سهم خود را از حامیانش و همچنین منتقدانش دارا می باشد، و هر چند که در بیمارستان، به عنوان یک روش اجباری سلامتی و مراقبت های بهداشتی به شمار نمی آمد، ولی به طور گسترده ای، در سرتاسر جهان به عنوان یک کاربرد بالینی مورد استفاده قرار گرفت. روانپزشکان، مدد کاران اجتماعی، پرستاران، روانشناسان و دیگر متخصصان پزشکی ادعا می کنند که کاربرد بالینی این مدل به آن ها کمک می کند تا مشکلات بیمارانی را که به نوبه خود به آن ها کمک می کنند را درک کنند تا و بتوانند تصمیم بگیریند چه نوع درمانی را می خواهند برای وی به کار ببرند. بخش بعدی این مقاله کاربردهای بالینی مختلف مدل بیوسایکوسوشیال را شرح خواهد داد.

اعتیاد

چرا مردم اعتیاد خود را توسعه می دهند؟ اعتیاد به سیگار، قمار و سایر چیزها. امروزه، بزرگسالان هر از گاهی پس از پشت سر گذاشتن یک روز سخت کاری، در استفاده از نوشیدنی ها زیاده روی می کنند. این به این معنا است که آن ها معتاد می شوند، خیر. در حقیقت، تا همین حد برای ما کافی است که فرض کنیم هر فردی که چنین واکنش هایی را از خود نشان می دهد، معتاد نیست.
مدل بیوسایکوسوشیال سعی می کند تا دلایل این اعتیاد را توضیح دهد. دلایل بروز اعتیاد بسیار پیچیده هستند و سه عامل ذکر شده در مدل بیوسایکوسوشیال نقش قابل توجهی در القای رفتار اعتیاد آور در یک فرد ایفا می کند.
✦ عامل بیولوژیکی در این مدل بیان می کند که برخی از مردم در مقایسه با دیگران، در اعتیاد از شانس بالاتری برخوردار هستند. تحقیقات نشان می دهد که در واقع افراد با سابقه خانوادگی برخورداری از اعتیاد، در مقایسه با کسانی که چنین سابقه خانوادگی ندارد، بیشتر مستعد ابتلاء به اعتیاد می باشند. به طور مشابه، اعتقاد بر این است که هورمون ها می توانند بخشی را به خود اختصاص دهند. از این رو، احتمال دارد عوامل بیولوژیکی یک فرد، نقش مهمی در توسعه رفتار اعتیاد آور وی ایفا کند.
✦ عامل روانی در مدل بیوسایکوسوشیال نیز نقش عمده ای در توسعه یک اعتیاد ایفا می کند. برای بسیاری از مردم، به عنوان مثال، سیگار کشیدن منجر به احساسی مانند رفتار پاداش می شود که با انجام آن کارها حس شادی یا آرامش به آن ها دست می دهد. مفهوم رفتار پاداش در واقع، مفهومی روانی می باشد، که فرد تنها احساس می کند پاداش دریافت کرده است. با این حال، وسوسه شدن از گرفتن احساسات خوب برای یک فرد، منجر به اعتیاد به همان چیز گردد.
✦ عامل اجتماعی در مدل بیوسایکوسوشیال، متشکل از محیط فرهنگی و اجتماعی اطراف یک فرد می باشد. روابط وی با مردمی که در اطراف او هستند، و گروه همسالان نقش بزرگی در پرورش اعتیاد ایفاد می کند و با طرز تفکر کلی در مورد آن نیز بر احتمال اعتیاد تأثیر می گذارد. برای مثال، اگر سیگار کشیدن چیزی با حال و در عین حال در بالا بردن مشخصات فرد ضروری یا در شغل استرس زا وی لازم در نظر گرفته شود، از آن جا که به طور کلی به عنوان یک مسئله قابل قبول در نظر گرفته شده است، احتمال این که فرد به آن معتاد شود، بیشتر است. به طور مشابه، قمار، یک فعالیت رایج و محبوب در سرتاسر دنیا محسوب می شود. این مسئله ممکن است فرد را در معرض خطر ابتلاء به اعتیاد قرار دهد و وی بی وقفه در قمار افراط کرده و در نهایت به فردی معتاد تبدیل گردد.
در مدل بیوسایکوسوشیال، مدد کاران اجتماعی و روان پزشکان هر سه عامل را به کار می گیرند تا زمانی که به تجزیه و تحلیل مشکلات اعتیاد و رفتار اعتیاد آور می پردازند، آن ها را مورد بررسی قرار دهند. این عوامل به آن ها کمک می-کند تا مشکل حاضر را از هر نقطه نظری درک کنند و در تصمیم گیری در مورد این که چه نوع درمانی باید تجویز گردد، مؤثر واقع گردد.

مراقبت های بهداشتی

همان طور که می دانیم، مدل بیوسایکوسوشیال کمک می کند تا با توجه به مسائل مربوط به سلامتی آن ها، بهترین نوع درمان تجویز گردد.
✦ هنگامی که درمان های پزشکی بیمار در بیمارستان انجام می شود، می توان هر سه نیاز مراقبتی را به طور هم زمان مورد استفاده قرار داد که عبارتند از: نیازهای زیستی، نیازهای روانی و همچنین نیازهای اجتماعی.
 نیازهای بیولوژیکی می توانند با فراهم آوردن داروهای مورد نیاز، مراقبت های لازم را صورت دهند، در صورت لزوم استفاده از آرام بخش، تغذیه صحیح، امکانات مناسب ایمنی، و همچنین داروهای ضد افسردگی، قابل اجرا می باشد.
 نیازهای روانی با ایجاد حس همدردی با یک بیمار و ایجاد احساس امنیت و اطمینان در مراقبه های پزشکی، قابل اجرا می باشد. حمایت عاطفی، هم دردی، اجازه دادن به بیمار برای داشتن احساس راحتی نزد پزشک، روش هایی هستند که برای مراقبت از نیازهای روانی بیمار به کار می روند.
 نیازهای اجتماعی بیمار از طریق حمایت از اعضای خانواده، دوستان و همسالان و غیره قابل اجرا می باشد.
✦ هنگامی که بیمار در مسیر بهبودی قرار می گیرد، مدل بیوسایکوسوشیال می تواند برای بهبود سریع تر و بهتر، مجدداً به کار گرفته شود.
 نیازهای بیولوژیکی می تواند از طریق داروهای ضد افسردگی، داروهای مناسب و رژیم غذایی صحیح مورد رسیدگی قرار گیرد.
 نیازهای روانی از طریق مشاوره، اطلاعات گرفته شده در مورد مشکل و اطلاعات کسب شده در باره بهبودی، می-تواند مورد رسیدگی قرار گیرد.
 نیازهای اجتماعی از طریق افزایش روابط اولیه و ثانویه، و همچنین درگیر شدن در برخی از فعالیت ها مورد بررسی قرار می گیرد تا از سر خوردگی یا افسردگی ممانعت به عمل آورد.
در نتیجه، مدل بیوسایکوسوشیال سلامتی به پزشکان کمک می کند تا مسائل زمینه ای را تشخیص داده و اصلاح نمایند.